هفت ماهگی ات مبارک گل قشنگم
باچندین روز تاخیر بدلیل اسباب کشی و آنتن ندادن مودم اینترنت درمحل جدید ودردسرهاش برای هفت ماهه شدنت مینویسم عسل مامان.
١٢آبان هفت ماهه شدی گیلاس سرخ.بزرگ شدنت مبارک عزیز دلم.
چی بگم ازاینهمه نازوادا که تو داری دخملک هفت ماهه.از آواز خوندنت بگم یا از بابا وماما و آبه وبه به گفتنت؟
هرروز یه ادای تازه داری وباعث شدی هیچکدوم ازروزای ما تکراری نباشه...
توی یک ماه گدشته کلی کارای جدید یاد گرفتی .
دیگه نشستن روکامل یادگرفتی وراحت میشینی
دستت رو به مبل میگیری ومی ایستی
یه مدل خاص واسه لم دادن داری که مخصوص خودنه البته کمیش روازباباکاظم ارث بردی
این مدل لم دادنت خیلی باحاله اینجوری لم میدی واستراحت میکنی درعین حال به اطرافت هم احاطه داری
عزیز مامان چطوردورت نگردم وقتی خودتو لوس میکنی؟
چشماتوتنگ میکنی و دماغتو جمع میکنی و فین فین میکنی....عاشق این لوس شدنتم ...این همه ادا رو از کجا یادمیگیری تادل ماروببری؟؟؟
هنوز وبیشترازقبل عاشق ددر هستی تا اسم ددر میاد کلی بلند بلند وطولانی دوق میکنی
خودتو برا بابابهنام و عمه میتراوخاله فاطمه بیشتراز همه لوس میکنی.برای عمه میترا بلند بلندو غش غش میخندی...
اگه توبغل باباکاظم باشی بغل هیچکس دیگه ای نمیری.همه خانواده عاشقتن کلی طرفدارداری سیب گلاب مامان...
ازصداهای بلند میترسی ولب ورمیچینی وگریه میکنی...دیشب که باباکاظم برده بودت تودسته ی سینه زنی تا تماشا کنی ازصدای بلند بلندگو ترسیده بودی وگریه کرده بودی...
وقتی نگهت میداریم که تاتی کنی ....عقب عقب میری وقدمهاتو به پشت برمیداری
گاهی تو خونه نمیذاری ازکنارت جم بخوریم و پشت سرمون گریه میکنی
تازگی با انگشت اشاره به اجسام دست میزنی وانگشت اشاره کوچولوتو درازمیکنی. قربون اون دستای کوچولوت برم...
متاسفانه خوب غدانمیخوری...باید دوسه نفر باشن وکلی بالا پایین بپرن تا تو یه کم بیشترغدابخوری...
وزنت نسبت به ماه پیش خیلی تغییر نکرده وهمین کمی منو نگران کرده.به مدلهای مختلف بهت غدا میدم تا ببینم چجوری بیشتردوست داری.
عاشقتم مامان....
آخه من باتو فرشته ی هفت ماهه چکارکنم که هرروز یه ادای جدید داری؟؟
قربون اون خنده های بی دندونت برم عزیز دل همه ی ما.......
من به فدای همه ی نازواداهای تو.....