نیکانیکا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

پرنسس کوچولوی ما

یکسال ونیمه شدی نازنینم

1393/7/13 16:09
نویسنده : مامان سارا
428 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم ...بالیدنت...بزرگ شدنت مبارک

یکسال ونیمه شدی عزیز دل بیقرارم

بزرگ شدی و یکسال ونیم از مادر شدنم میگذرد...وهمه ی روزهاوساعتها ولحظاتی که گذشته را تک به تک زندگی کردم ونفس کشیدم...

دخترکم بزرگ شده ای...دیگر هرکلمه ای را میگویی واگرنتوانی کامل تلفظ کنی آهنگ آن را ادا میکنی...

درست در یکسال ونیمگی هشت مروارید کوچک دردهانت میدرخشد

وابستگی ات به من وبه شیرخوردن بیشتر شده ومن نگران روزی هستم که بخواهی شیرخوردن راکنار بگذاری ونکند که آب دردلت تکان بخورد..

صبحها وقتی چشمان قشنگت از خواب ناز بازمیشود ...اگر من درکنارت نباشم بهانه میگیری وگریه میکنی وتا مرا میبینی میگویی :لالا(یعنی که من هم کنارت دوباره بخوابم)

ازاینکه بودن من آرامت میکند برایم لذت بخش است اما این وابستگی نگرانم میکند مادر...

میدانم ...خوب میدانم این دنیای خاکی محل وابستگی است اما دخترکم تا آنجا که میتوانی وابسته نشو...دل نبند...به هیچ چیز حتی من...

نگران قلب کوچکت هستم که مبادا روزی آزرده شود...زخمی شود...

عزیزدلم..تنها به چیزهایی دل ببند که ارزش دل باختن دارند...

این دنیا آنقدرها هم جای خوبی نیست...اما تو تاهمیشه درست مثل امروز خوب باش...ساده باش ..پاک ومهربان بمان...ودریک کلمه تا همیشه کودک بمان...

بزرگ شدن گاهی شادیهای کوچک را ازآدم میگیرد...شادبودنهای ساده...بازیهای تکراری اما با شوق ..اشکهای بی دریغ و زلال ...دویدنهای دور سفره وآوازخواندن ...خنده های از ته دل ...تنها دردنیای کودکی رنگ دارد وبس...

بزرگ شو شیرینم ...بی نظیرم...ببال ...اماکودک بمان...کودکی ات را فراموش نکن...

عاشق دقایقی هستم که ازدور خودت را درآغوشم میاندازی...

وقتی لبهای کوچکت را روی گونه ام میگذاری ومرا میبوسی دلم میخواهد دنیا بایستد

وقتی محکم بغلم میکنی وسرت راروی شانه ام میگذاری هرلحظه عاشقترت میشوم...

وتو زیبا مهربانی

وقتی ادای گریه کردن درمیآورم ...میآیی ودر آغوشم مینشینی تا احساس تنهایی نکنم...

اینهمه مهروفهم را ازکجا آورده ای عروسک قشنگم؟؟

اینهمه ناز وادا ...اینهمه دلبری را ازکه یاد گرفته ای نیکای من؟؟

من مادرت هستم ..باهمه ی گاهی خستگیها ...مادرت هستم با یک دنیا عشق بی دریغ

عاشقت هستم عزیزترینم ..عاشق همه ی لحظه های بودنت ...

باش دخترم ...عزیزم...زیبا بمان...مهربان بمان...کودک بمان ...

بزرگ شو مادر ...ببال .اوج بگیر عزیزم...

نیم سالگی ات مبارک...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مٓيٓم (به قول خودت 😉 )
18 مهر 93 4:43
همه پست ها عالين اما اين يكي يه چيز ديگه بود...به خصوص متنش كه فوق العاده بود دست مامان گلت درد نكنه سه هفته نديدمت و برام مثل سه ماه گذشت تو اون قدر دوست داشتني هستي كه همه عاشقت ميشن از مسافرت كه برگشتي همه ميگفتن خيلي غريبي ميكني و انگار نيكا رفته يكي ديگه برگشته اما وقتي ديدمت هنوز مثل قبل مري مري ميكردي و اصلا غريبي نكردي وقتي پيش من بودي و كلييييي ذوق مرگم كردي نيكاي مهربونم مرسي كه هستي
مامان آرین
21 مهر 93 22:02
سلام 18ماهگی نیکاجون مباااارک انشاالله همیشه شادوسلامت باشید خیلی زیبانوشتی
خاله فاطمه
14 شهریور 94 23:58
الهی قربونت برم جیگرخاله عشق خاله نفس خاله دخترمهربون